سال 1397، در آخرین روز از دوره جاده صلح، آقای ناصر یوسفی برگزارکننده دوره و فعال این حوزه، از جمعیت حاضر پرسید که آیا مسئله یا مشکلی در زندگی داشتهاند که بخواهند بخاطرش بایستند؟ و لحظه بسیار باشکوهی بود وقتی همه جمعیت سالن ایوان شمس ایستادند. آنها ایستادند برای مسئلهای که یک روز دغدغه خودشان بود و امروز میخواستند آن را برای همه جامعه حل کنند.
من هم در آن جمعیت حاضر بودم. اما مسئلهای که امروز بخاطرش ایستادم، یک سال بعد، یعنی سال 1398 رقم خورد. سالی که با سیل ویرانگری برای ایران شروع شد. مردمان بسیاری در استانهای شمالی و جنوبی کشور آسیب دیدند و خسارات فراوانی وارد شد. بر حسب اتفاق در آن سال من عضو گروهی از فارغالتحصیلان دکترای تخصصی بودم و متوجه تناقض عجیبی شدم. ما تعداد کثیری از دانشآموختگان دکتری و ارشد داریم که همه آنها پایاننامه و کار پژوهشی داشتهاند. به گزارش ایسنا، 2569 دانشگاه و موسسه آموزشی در کشور وجود دارد و تنها در سال تحصیلی 95-96، 732536 دانشجوی ارشد و 115608 دانشجوی دکتری داشتهایم. با اینحال مسائل مهمی مثل سیل و زلزله را داریم که با راهحلهای علمی میشود از خسارات آنها کاسته شود. مثالهایی از این دست بسیارند. مثل آسیبی که هر سال از بادهای 120 روزه سیستان و بلوچستان بر چشمها و ریههای هموطنان ما وارد میشود. احتمالا شما هم مسائلی سراغ دارید که نیاز به راهحلهای علمی و بومی دارند و پژوهشهای خاص خودشان را میطلبند.
من و دوستانم تصمیم گرفتیم پلتفرمی طراحی کنیم که فاصله بین نیازهای علمی کشور و پژوهشهای در حال انجام را کاهش دهیم. ایران به پژوهشهای کاربردی بومی نیاز فراوان دارد و سیمرغ جایی است که ما میخواهیم پژوهشهایی از این جنس تشویق و حمایت بشوند. برای این کار ما به یاری همه شما، چه در مقام پژوهشگر، چه در مقام حامی مالی و چه در مقام یک انسان که دغدغه حل مسائل به روش علمی را دارد، نیاز داریم. این یک سرمایهگذاری برای ایران عزیز ما است.
دیدگاه خود را بنویسید